این دومین مجموعهٔ شعر حسین جنتی است. جنتی در مجموع یک سر و گردن از همنسلانش بالاتر است، اما واقعیت تلخ آن است که همنسلان کوتاهقدی دارد. شعرهای جنتی اجتماعی و سیاسی است و قرینههای روزآمدش را میشود کاملاً رصد کرد:
به دست بسته، عبث در پی گشایش کاری
هزار قفل گران را که واکند به کلیدی؟! (ص ۳۷)
تکبیتهای زیبا هم زیاد پیدا میشود؛ مثلاً:
اگر به کشتن من آمدی چراغ نیاور
که سالهاست به جز سایهام سپاه ندارم! (ص ۶۳)
صد برگهٔ سفید پسش دادهام، بس است
کِی خسته میشود فلک از امتحان من؟ (ص ۵۲)