با خودم عهد کرده بودم که برای هر کتابی که میخوانم مفصل بنویسم تا این طوری مجبور باشم دقیقتر بخوانم. این مطلب نشانی از عهدشکنیست. شاید پاری اوقات مجبور به این کار شوم. و اما بعد؛
پاییز؛ نوشتهٔ الی اسمیث
اولین رمان جدی بعد از برگزیت که از اولین مجموعه از چهارگانهٔ فصلهای سال این نویسنده است (به گمانم دو فصل دیگر هم منتشر شدهاند). رمان شاعرانه با جریان سیال خیال است. گاهی کلمات طنین دارند و آهنگین هستند (چیزی مانند سجع). یکی از نکات جالب در شخصیتپردازی رمان توضیح ندادن در مورد نژاد یا حتی تمایلات جنسی شخصیتهاست که شاید نشانهای از تأکید نویسنده بر بیتوجهی به این عنوانها در ارزشگذاری بر انسانها باشد.
بار هستی (سبکی تحملناپذیر هستی)؛ نوشتهٔ میلان کوندرا
جدیترین رمان نویسندهٔ اهل چک که قبل از مهاجرتش به فرانسه نوشته شده است. از نظر ادبی کتاب بسیار غنیای است ولی به نظرم مبنا کردن بسیاری از مفاهیم داستان بر روی مسائل جنسی و البته نوع نگاه نیستانگارانهٔ نویسنده خیلی آزاردهنده است. حتی میتوانم بگویم نگاه جنسی شخصیتهای زن داستان مردانه است نه زنانه.
شهر بیست و هفتم؛ نوشتهٔ جاناتان فرنزن
اولین رمان فرنزن منتشرشده در سال ۱۹۸۸. سنتلوییس که شهر بیست و هفتم از نظر جمعیتی است با یک کلانتر وارداتی از هند که با جاسوسی در زندگی شخصی مردم و البته روابط منحرف با افراد از طرق مختلف سعی در تلفیق حومه و شهر دارد. جمهوریخواهها در مقابلش میایستند و سیاهان همراهیاش میکنند. این رمان تصویر سیاهی است که فرنزن از آیندهٔ آمریکا دارد. رمان در سال ۱۹۸۴ روایت شده است که به نوعی تداعیگر ۱۹۸۴ اورول است. فرنزن در همین اولین رمان نشان داد آیندهٔ روشنی دارد اما پرشخصیتی داستان باعث میشود بسیاری از سرنخهای داستان گم شود. این داستان تا حدی شبیه به یک رمان پلیسی پرکشش است. اگر کسی بخواهد خانوادهٔ ازهمپاشیدهٔ آمریکایی را خوب بفهمد، آثار فرنزن (مخصوصاً سه اثر اخیرش) بهترین گزینهها هستند.