این روزها فرصتم هم برای مطالعه هم برای نوشتن کمتر شده ولی بد نیست گزارش کار کوتاهی برای خودم بنویسم.
این روزها فرصتم هم برای مطالعه هم برای نوشتن کمتر شده ولی بد نیست گزارش کار کوتاهی برای خودم بنویسم.
این رمان را «ها جین» نویسندهٔ چینی و استاد زبان انگلیسی در دانشگاههای امریکا به زبان انگلیسی نوشته است و جایزهٔ معتبر کتاب ملی آمریکا را برده است. در این داستان قصهٔ پزشکی به اسم لین را میخوانیم که در بیمارستانی نظامی در دههٔ شصت میلادی در چین کمونیستی مشغول کار است و پدر و مادرش برای او همسری برمیگزینند که مواظب آنها باشد. وقتی لین به خانه میآید متوجه میشود همسرش خیلی نحیف و نازیباست و پاهایش هم طبق سنت منسوخ چینی به زور کوچک مانده است. بعد از اولین فرزندشان او دیگر هیچوقت با همسرش معاشرتی ندارد و در بیمارستان به مرور زمان با پرستاری یتیم به اسم مانا آشنا میشود. آن دو به هم دل میبندند و تصمیم به ازدواج میگیرند. لین پس از مرگ والدینش هر سال به دهکدهاش میرود تا طلاق بگیرد اما دادگاه درخواست طلاق را رد میکند تا آن که بعد از هجده سال طبق قانون جدیدی که آمده است بالاخره طلاق را نهایی میکند و با مانا ازدواج میکند. اما خود این ازدواج برای لین دشواریهای عجیبی دارد که ته ذهنش به این فکر میکند که به زندگی گذشتهاش برگردد.
این رمان خیلی خوشخوان است و قصهگو. مسألهٔ زاویهٔ دید خوب رعایت شده است. روایت تغییرات چین از دههٔ شصت که خیلی سفت و سخت کمونیستی بوده به دههٔ هشتاد که دیگر سرمایهداری تبلیغ میشده در آن دیده میشود و این انتظار به نوعی انتظار برای سرآمدن آن همه محدودیت برای مردم چین گرفتار کمونیسم است. اما حالا به نوعی لین برمیگردد به گذشته و حالا داروهای گیاهی سنتی و سبک زندگی سنتی چینی است که او را در گرفتاریهایش نجات میدهد. او جزو نسلی است که این گذار را به سختی تحمل کرده است اما حالا نمیداند که ارزش این همه انتظار کشیدن را داشته است یا نه.
از نظر شخصیتپردازی شخصیت لین به شدت غیرقابل باور است. چطوری مردی این همه سال با زنی رفیق شود ولی به خاطر تعهدات به مافوق حتی یک بار هوس کار خارج از قاعده به سرش نزند؟ چطوری است که در آن فضای بسته همه میدانند این دو با هم دوستند ولی در عین حال مطمئن هستند اتفاق خارج از عرفی نیفتاده است؟ به نوعی انگار که نویسنده سعی کرده است برای آن که داستانش را به ثمر برساند، مردی تقریباً با میل سردی جنسی را معرفی کند که این انتظار عجیب هجدهساله توجیه شود و در عین حال، «شویو» همسرش زنی به شدت سادهدل و خوشقلب باشد که با همهٔ بیمیلیهای شوهرش بسازد و حتی بعد از طلاق به او محبت داشته باشد.
اما مهمترین نکتهٔ این کتاب آن است که این کتاب برای ذائقهٔ غربیها نوشته شده است. بهشخصه دید مثبتی به روایتهای این دست ندارم کما این که چه در سینما چه در ادبیات ایران، معمولاً آثاری مورد اقبال غربیها قرار میگیرند که تصویری به شدت سیاه از کشور ارائه دهند. به همین قیاس احتمالاً تصویری که ها جین از چین میدهد اینچنین است. بحث در مورد خلاف واقع بودن یا نبودن نیست؛ بلکه آن است که بخشی از تصویر نمایش داده میشود که مورد پسند غربیها باشد.