رمان «برادر انگلستان» اولین کار داستانی قزوه است که همه او را به شاعریاش میشناسند چه در قالب موزون (دیشب از شما چه پنهان، سر زدم به کوی مستان/گفتم: السلام یا می! گفتم: السلام یا خُم!) چه در قالب سپید (مولا ویلا نداشت). اینجا قزوه مضمونی دارد و محملی برای نوشتن. برادر انگلستان با خوابهای آشفتهٔ راوی در قطاری آغاز میشود که نقبی به گذشته میزند. به استان سمنان و شهر کودکی قزوه میرود، از آداب و سنتهای اوایل قرن قبل میگوید و گاهی عقب جلو میرود. شخصیت کانونیای که قزوه برای او مینویسد اسماعیل است که طی اتفاقاتی که در دورهٔ دانشجوییاش در انگلستان میافتد، مجنون میشود و جملات بیسر و ته شحطگونه مینویسد. داستان را میشود را در دو بخش دید: بخش اول خوابهای آشفتهٔ راوی پریشان و بخش دوم جستجوی پیگیر راوی برای یافتن معنایی از جملات اسماعیل که در مورد «بانوی محجبهٔ کربلا» و «الیاس» میگوید.