محمدصادق رسولی

سیاه‌مشق ۳۳

انگار سهم ما شد، در خویشتن تنیدن

زندان خویش بودن، بی حسرت پریدن

 

بارانی از ستاره، محبوس ابر تیره

خورشید سوگوار مهتاب را ندیدن

 

سقفی کشیده شد تا بی‌آسمان بمانیم

ماییم و موج سودا، در گوشه‌ای خزیدن

 

هر شب صدای تیشه از بیستون نیامد

با این سکوت ماندیم مشغول آرمیدن

 

در هست و نیست ماندیم همراه هم‌قطاران

دل‌خوش به بودن خود بی‌مقصد و رسیدن

 

زخم زبان شنیدیم از لحظه‌های رفته

گوش کر دل ما لبریز ناشنیدن

 

دردا عجیب دردی بی‌دردی زمانه

خواب سراب دیدن، طرح عبث کشیدن

 

باید که گل برافشاند از عاشقی سخن گفت

شاید که سهم ما شد، نور از ستاره چیدن

 

ناز نگاهت ای عشق کافی‌ست تا ببینی

از تو به یک اشاره، از ما به سر دویدن

 

آذر ۱۳۹۳ - نیویورک 

۲۵ آذر ۹۳ ، ۰۶:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۲۳

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

 

ادامه مطلب...
۱۹ آبان ۹۳ ، ۰۲:۵۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۲۲

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

 

 


ادامه مطلب...
۱۱ آبان ۹۳ ، ۲۱:۲۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۲۱

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

 

 

ادامه مطلب...
۲۰ مرداد ۹۳ ، ۰۳:۰۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۲۰

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

 

ادامه مطلب...
۰۴ مرداد ۹۳ ، ۲۱:۰۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۹

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!


ادامه مطلب...
۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۳:۳۹ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۸

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

ادامه مطلب...
۱۳ بهمن ۹۲ ، ۰۲:۲۶ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۷

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

ادامه مطلب...
۰۷ دی ۹۲ ، ۰۵:۱۹ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۶

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

ادامه مطلب...
۱۳ آبان ۹۲ ، ۰۲:۱۲ ۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

سیاه‌مشق ۳۲


دیگر غرور جاده‌ها را گل بگیرید

تقویم‌ها را مُهر شد باطل بگیرید


از مزرعه تنها مترسک مانده و بس

آتش بر این صحرای بی‌حاصل بگیرید


دریا پریشان می‌شود وقتی که شب‌ها

مهتاب را از خلوت ساحل بگیرید


این کاروان درجا زده در ماندن خویش

جان را ز جان خستهٔ محمل بگیرید


در کوره‌راه ماندن و تردید رفتن

باید غبار از جان ناقابل بگیرید


وقتی که چشمی جاده‌ها را بی‌قرار است

لختی سراغ از یادگار دل بگیرید


تابستان ۱۳۹۲

سانی‌ویل، کالیفرنیا

۱۳ شهریور ۹۲ ، ۰۳:۱۸ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی