محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۶

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

ادامه مطلب...
۱۳ آبان ۹۲ ، ۰۲:۱۲ ۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

سیاه‌مشق ۳۲


دیگر غرور جاده‌ها را گل بگیرید

تقویم‌ها را مُهر شد باطل بگیرید


از مزرعه تنها مترسک مانده و بس

آتش بر این صحرای بی‌حاصل بگیرید


دریا پریشان می‌شود وقتی که شب‌ها

مهتاب را از خلوت ساحل بگیرید


این کاروان درجا زده در ماندن خویش

جان را ز جان خستهٔ محمل بگیرید


در کوره‌راه ماندن و تردید رفتن

باید غبار از جان ناقابل بگیرید


وقتی که چشمی جاده‌ها را بی‌قرار است

لختی سراغ از یادگار دل بگیرید


تابستان ۱۳۹۲

سانی‌ویل، کالیفرنیا

۱۳ شهریور ۹۲ ، ۰۳:۱۸ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۵

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!


ادامه مطلب...
۱۳ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۷ ۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۴

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

ادامه مطلب...
۰۷ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۵۷ ۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۳

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!


ادامه مطلب...
۲۳ تیر ۹۲ ، ۲۳:۵۸ ۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۲

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!


ادامه مطلب...
۱۷ تیر ۹۲ ، ۰۵:۲۰ ۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۱

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!


ادامه مطلب...
۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۵:۰۴ ۱۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۱۰

سلام دوستان گرامی
پیش از هر حرفی، باید از لطف شما نسبت به حقیر، بسیار تشکر کنم. برای بنده این ارتباط هرچند محدود مایهٔ دلگرمی بسیار است. نظرهای بسیار جالبی را در قسمت‌های قبلی بیان کردید که جز تشکر از من کاری ساخته نیست. متأسفانه به دلیل مشغلهٔ درسی نتوانستم مدتی به‌روز کنم. اگر هم خطاهای فاحش نگارشی می‌بینید، از این بابت عذرخواهی می‌کنم. ان‌شاءالله از هفتهٔ آینده عازم ایالت کالیفرنیا برای کارآموزی سه‌ماه در شرکتی در درهٔ سیلیکون،‌ شهر سانی‌ویل هستم. شاید تابستان فرصت بهتری برای تکمیل نوشته‌ها باشد.

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

ادامه مطلب...
۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۴:۱۸ ۲۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

مشتاقم ای بهار



بنشین برابرم که تماشا کنم تو را

تا در دو چشم خسته مهیا کنم تو را


تو آیت بهاری و معنای آفتاب

آیینه می‌شوم که هویدا کنم تو را


در های و هوی قصه بگو راز عشق را

شاید میان این همه پیدا کنم تو را


سر می‌زنم به خاطرهٔ چشم‌های تو

تا با نگاه سرزده دریا کنم تو را


چشمت بهار، سبزترین راز زندگی

نفرین به هر چه واژه که حاشا کنم تو را


در جان و دل گره زده‌ای مهر خویش را

اصلاً نمی‌شود ز دلم وا کنم تو را


با خنده‌هات ای گل مریم،‌ نفس بده

این روح مرده را، که مسیحا کنم تو را


آغوش باز پنجره، دستان عاشقم

آیا اجازه هست تمنا کنم تو را


تصویر ناب باغ گل از قاب پنجره

مشتاقم ای بهار که زیبا کنم تو را


منهتن، نیویورک

آوریل-می ۲۰۱۳



۱۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۴:۴۸ ۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

همسفر شراب (سفرنامهٔ امریکا) - فصل ۹


پیش‌نوشت

از شما بابت حوصله‌ای که در خواندن این مطالب دارید و داشتید ممنونم. سال نو را به شما تبریک می‌گویم. امید آن که سالی سرشار داشته باشید.



*******

برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!

ادامه مطلب...
۱۹ فروردين ۹۲ ، ۰۴:۳۵ ۳۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی