محمدصادق رسولی

۳۴۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قفسه‌نوشت» ثبت شده است

قفسه‌نوشت ۲۴۸: از چیزی نمی‌ترسیدم؛ از قاسم سلیمانی


این کتاب(چه) گردآوری دست‌نوشته‌ای از قاسم سلیمانی است که در آن زندگی خود از کودکی تا جوانی یعنی سال آخر پهلوی را شرح داده است. این کتاب را از دو منظر می‌شود دید: اولی خود نوشته؛ و دومی نحوهٔ نشر آن.

 

در مورد خود نوشته:

ادامه مطلب...
۲۲ آبان ۰۱ ، ۰۸:۴۰ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۷: تاریخ دلتنگی؛ از محمود درویش


ای پدر مرا به کجا می‌بری؟
- به سمت باد
چرا اسب را تنها گذاشتی؟
- به خاطر این که با خانه انس پیدا کند
که خانه‌ها
بی‌حضور ساکنین ویران و مرده‌اند

 

محمود درویش از مهم‌ترین شاعران معاصر جهان عرب است که به خاطر فلسطینی بودنش هم‌زمانی که شاعر عاشقانه‌سراست، حماسه‌سرایی نیز کرده است و از این جهت جایگاه منحصر به فرد در شعر معاصر عرب دارد. این کتاب دو بخش اصلی دارد: نخست آشنایی با درویش، زندگی‌اش و شعرهایش بر اساس مستندات، و دومین بخش شعرهای برگزیده. 

 

این کتاب را از سه وجه می‌شود بررسی کرد: 

ادامه مطلب...
۲۱ آبان ۰۱ ، ۰۱:۵۵ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۶: اتاق بر آب راه می‌روم؛ از علی باباچاهی

سابق بر این که به عبارتی می‌شود دورهٔ دبیرستان و اوایل دورهٔ کارشناسی، به خاطر تأثیری که حضور در جلسات ادبی پر از نوگرایان در من داشت، اندک شبه‌لذتی از این سبک ادبی که بیشترش بازی زبانی است می‌بردم. اما الان هر چه بالا پایین می‌کنم از این دست شعرها و شاعرها که کم هم نیستند و به نحوی تالی فاسد جریان نوگرای بعد از شاملو بودند، هیچ خوشم نمی‌آید. گویا بازی زبانی و نوبازی و البته نقدهای پرطمطراق نوشتن و حرف از پست‌مدرنیسم زدن شأنش بالاتر از این باشد که سعی بشود خیال‌انگیزی و زیبایی شعر، همان‌گونه که در سنت ادبی ما بود، و مهم‌تر از همه ارتباط با عامهٔ کتاب‌خوان جدی حفظ شود.

 

نمی‌دانم! شاید اشکال از گیرندهٔ من است. از یدالله رؤیایی که تازه فهمیدم اخیراً فوت شده تا همین علی باباچاهی، شعرهایی که با نحو بازی‌بازی می‌کنند و تهش چیزی دستگیر آدم نمی‌شود. من با اکثر شعرهای شاملو هم ارتباط برقرار نمی‌کنم اما آن بیشترش مسألهٔ سلیقه است؛ اما در مورد این جریان خاص نوگرا مانند باباچاهی، با اصل مسأله شک بنیادین دارم.

 

یکی از شعرهای این مجموعه که هم‌نام عنوان کتاب است (فاصله‌گذاری‌ها عمدی و از طرف شاعر است):

ادامه مطلب...
۱۸ آبان ۰۱ ، ۰۴:۰۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۵: لغت‌نامهٔ کلمات مهجور؛ از سید رسول پیره


«جلای وطن»

آموختن گریه چقدر زمان می‌برد؟
چقدر طول می‌کشد
یک درخت اسمش را یاد بگیرد؟
برای دوستی که رفته است
چند روز باید محزون ماند؟

 

رفتن تو اما
شباهت عجیبی
به باران در گرم‌ترین روز سال دارد
تو تنها چمدانی کوچک را بردی
و نمی‌شود زبان فارسی را سوار هواپیما کرد
نمی‌شود کلمات را به سرزمین دیگری برد
و در سرزمین دیگری کاشت

 

نه!
نمی‌شود با آفتاب سرزمینِ دیگری گرم گرفت.

 

۱۷ آبان ۰۱ ، ۰۴:۰۷ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۴: ی؛ از حسین جنتی

 

این دومین مجموعهٔ شعر حسین جنتی است. جنتی در مجموع یک سر و گردن از هم‌نسلانش بالاتر است، اما واقعیت تلخ آن است که هم‌نسلان کوتاه‌قدی دارد. شعرهای جنتی اجتماعی و سیاسی است و قرینه‌های روزآمدش را می‌شود کاملاً رصد کرد:

 

به دست بسته، عبث در پی گشایش کاری
هزار قفل گران را که واکند به کلیدی؟! (ص ۳۷) 

 

تک‌بیت‌های زیبا هم زیاد پیدا می‌شود؛ مثلاً:

اگر به کشتن من آمدی چراغ نیاور
که سال‌هاست به جز سایه‌ام سپاه ندارم! (ص ۶۳)

 

صد برگهٔ سفید پسش داده‌ام، بس است
کِی خسته می‌شود فلک از امتحان من؟ (ص ۵۲)

 

ادامه مطلب...
۱۳ آبان ۰۱ ، ۰۳:۴۶ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۳: چشم‌های تو، سرنوشت من؛ از غادة السمان

قبلاً دو مجموعه از کارهای غادة السمان را خوانده بودم (غم‌نامه‌ای برای یاسمن‌ها و زنی عاشق میان دوات) که هر دو ترجمهٔ کتاب‌هایی با همان نام بودند. این مجموعه ظاهراً گزیدهٔ ۳۶ شعر کوتاه عاشقانه است که از کتاب‌های مختلف برداشته شده است (ظرف نیم ساعت این کتاب تمام می‌شود!). جالب آنجاست که اولین باری که شعر غادة السمان را خوانده بودم، دبیرستانی بودم و یکی از شعرهایش را هنوز یادم مانده بود و در این کتاب دوباره خواندم. 

 

بگذارید اعتراف تلخی بکنم: من شعر خارجی را کم می‌فهمم. بارها تلاش کردم شعر انگلیسی بفهمم. همهٔ کلمات را می‌فهمم اما شعریت شعر را فهم نمی‌کنم. هر هفته شعرهای منتشرشده در نیویورکر را تورق می‌کنم ولی هیچ ارتباطی برقرار نمی‌شود که نمی‌شود. غیر از استثنای امیلی دیکنسون، حتی شعرهای معروف والت ویتمن و تی اس الیوت را نمی‌فهمم. انگاری واژه‌های زبان مادری تداعی شاعرانه دارند که شعر خارجی به ما القا نمی‌کند. ترجمه به زبان فارسی این مشکل را تا حدی حل می‌کند.

 

بگذریم؛ این شعری بود که از کتاب غم‌نامه‌ای برای یاسمن‌ها در این کتاب آمده و هنوز در یادم مانده است:

ادامه مطلب...
۱۲ آبان ۰۱ ، ۲۲:۱۲ ۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۲: آرامگاه ادبی؛ از محمدرضا طاهری

سال ۸۶ محمدرضا طاهری را در جلسهٔ نقد شعر خصوصی با شاعران مذهبی دیدم و با هم در مترو هم‌سفر بودیم. مرا تشویق کرد به خانهٔ شاعران بروم و بیشتر تشویقم کرد شعر را جدی بگیرم. احتمالاً که نه، حتماً مرا به خاطر ندارد. او آن موقع دانشجوی کارشناسی بود و بعدتر شاعر جدی‌تری شد. سال ۸۷ در بیت رهبری شعر خواند ولی بعد از سال ۸۸ کلاً جزو گروه معترض قرار گرفت و شعرهایی حتی برخلاف نه دی سرود که آن موقع در صفحهٔ فیس‌بوکش می‌گذاشت. بعضی از آن شعرها در این کتاب است. این مجموعه که دومین مجموعهٔ شعر محمدرضا طاهری است، بیشترش غزل است با مضمون اجتماعی و وزن‌های مستزاد که به نحوی ادامهٔ راه سیمین بهبهانی و حسین منزوی است. یکی دو شعر اول این مجموعه خیلی خوب هستند اما از آن به بعد شعرها بی‌جان هستند. 

 

شعر جوشید و بر زبان آمد، از گلو استخوان درآوردند

شعر من بافه‌های ذهنم نیست، زخم‌هایم زبان درآوردند

 

ادامه مطلب...
۱۱ آبان ۰۱ ، ۲۰:۱۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۱: یحیی؛ از سید حمیدرضا برقعی

مشت نمونهٔ خروار:

 

"ابتدای باران"

من ِ شکسته، منِ بی قرار در اتوبوس
گریستم همهء جاده را، اتوبان را

ادامه مطلب...
۱۰ آبان ۰۱ ، ۰۳:۳۴ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۴۰: ظهور و سقوط ملت‌ها؛ از روچیر شارما


روچیر شارما جزو معروف‌ترین تحلیل‌گران اقتصادی در آمریکاست. او این کتاب را در ۱۱ فصل نوشته و ۱۰ دلیل را برای رشد و افول دولت‌ها از جهت اقتصادی برمی‌شمرد. این کتاب ۴۶۶ صفحه‌ای پر است از اطلاعات فشرده در مورد شاخص‌های مختلف اقتصادی که اصلاً امکان خلاصه‌نویسی برایش وجود ندارد. آن‌قدری نویسنده با دقت مثال‌زدنی اطلاعات در مورد کشورهای مختلف می‌دهد که تا آدم می‌آید یکی‌اش را هضم کند، با بعدی مواجه می‌شود.

 

اما با خودم فکر کردم برای ایران کدام از این دلایلی که برشمرده شده است مهم‌اند:

ادامه مطلب...
۰۸ آبان ۰۱ ، ۰۸:۳۵ ۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۳۹: تئوری موسیقی؛ از علینقی وزیری

این کتاب جزو اولین (شاید اولین) کتاب‌ها در مورد نظریهٔ موسیقی به زبان فارسی است. وزیری در سه بخش آشنایی با نوت و علامت‌گذاری، آشنایی با موسیقی ایرانی و آشنایی با موسیقی غربی کتاب را نوشته است. من این کتاب را در بخش اول کامل خواندم، و بخش دوم و سوم را تورق کردم. به جز هر چه پیش از این در مورد موسیقی می‌دانستم که هیچ، چیزی زیادی از این کتاب دستگیرم نشد. کتاب به شدت الکن است و با زبانی شبه‌قاجاری و با واژگانی غیرمنسجم (گاهی ایرانی و گاهی فرنگی) مسائل را تشریح می‌کند بدون آن که در مورد اصل نظریه حرفی بزند. خیلی دوست داشتم این کتاب از اصل مسألهٔ صوت و آکوستیک می‌آغازید و بعد به مسائل بعدی می‌رسید، اما چیزی شبیه به کتاب‌های آرایه‌های ادبی، پنداری با فهرستی از دستورنامچه‌ها طرفیم که فهمیده‌نفهمیده باید به خاطر بسپاریم. بخش موسیقی ایرانی خیلی گذری و بدون پرداختن به اصل مطلب تفاوت‌ها و نکات خاص موسیقی ایرانی است. البتهٔ همهٔ این حرف‌ها از دید مخاطب عام موسیقی است که به خاطر مؤانست کم با ساز ایرانی و بسیار اندک سازهای کلاسیک غربی، چیزهای مختصری در مورد موسیقی از قبل می‌دانسته و دوست داشته به اطلاعاتش افزوده شود، اما دریغ چنین اتفاقی حداقل برای من نیفتاد.
 

۰۸ آبان ۰۱ ، ۰۶:۴۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی