من از می‌زادگانم، جدّ من انگور عرفانی‌ست
و نامم حافظ بن مولویّ بن خراسانی‌ست


و آئینم نظر انداختن بر روی خوبان شد
و دینم؛ مهرورزی... مهربانی... مهرافشانی‌ست


و جانم جبههٔ صلح است دائم در سلام عشق
و روحم روضهٔ ابراز شطحیّات روحانی‌ست

 

پی‌نوشت: اصلاً این سبک از ابن‌عربی‌بازی را در این زمانه برای شعر فارسی نمی‌فهمم. شاید اشکال از من است اما این کتاب ۱۷۰ صفحه‌ای برای من هیچ حرفی برای گفتن نداشت.