برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
پیشنوشت
از شما بابت حوصلهای که در خواندن این مطالب دارید و داشتید ممنونم. سال نو را به شما تبریک میگویم. امید آن که سالی سرشار داشته باشید.
*******
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
پیشنوشت
بالاخره کار و درس آنقدر زیاد شد که نتوانستم منظم بهروز کنم. همان طور که گفته بودم از مطالبی به بعد، از قالب خاطره بیرون میآیم و گزیدهگویی میکنم تا نه سر شما درد بیاید و نه دست و بال حقیر. راستش دوستتر داشتم که خاطرهگویی کنم ولی شاید الان به صلاح نباشد. البته برای سفر به شهرهای دیگری که کردهام و به امید خدا خواهم کرد بیشتر خواهم نوشت. از میانهٔ این متن به بعد، به صورت موضوعی مطالب را نوشتهام. اگر موضوعاتی هست که به نظرتان میرسد باید بنویسم لطف کنید بفرمایید تا در آن مورد بنویسم. موضوعاتی مانند دین و دینداری، ایرانیان نیویورک، بانک و تعاملات مالی، هزینههای زندگی در نیویورک و چند موضوع دیگر را مد نظر دارم که به امید خدا دربارهشان مینویسم.
*******
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
از نظرات مفید شما بسیار ممنونم. واقعاً باعث دلگرمی است. سعیام این است که سطح نوشتههایم را بالا ببرم و به جزئیاتی که به نظر مفید میآیند بپردازم. مشغلهٔ درسی و البته خستگی آخر هفته مجال نمیدهد که درست و حسابی به نوشتن برسم. شاید نتوانم مثل همیشه هر هفته یک مطلب بگذارم. در هر حال، انشاءالله بتوانم این کار را سرمنزل مقصود برسانم.
****
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
پینوشت:
از نظرات سازندهتان مشترکم. این هم از فصل پنجم.
****
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
از نظراتی که در طی این سه فصل دادهاید و لطفی که در حق بنده کردهاید بسیار سپاسگزارم. سعیام بر این است که با توجه به بازخورد نظرات شما فصلهای بعدی را بنویسم تا تحمل خواندن نوشتهها بر شما آسانتر شود. البته نکتهای که بعضی از دوستان گوشزد کردند این بود که به جای پرداختن به اتفاقات به اصل اطلاعات و چکیدهٔ برداشتهایم بپردازم که با همهٔ احترامی که به دوستان قائلم بنده با آنها همنظر نیستم. به نظرم بهتر است اتفاقات را به صورت داستانوار تعریف کنم که خود شما از لابهلای اتفاقات آن اطلاعات مهم را کسب کنید. البته اگر میبینید که خیلی متن نچسب و تحملناپذیر است اشکال از ضعف من در نوشتن است.
****
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
پیشنوشت
باز هم متشکرم از نظرهایی که برایم نوشتید و فرستادید. چند نکته را باید یادآوری کنم. اول این که با وجود این که سعی بسیار دارم که با رعایت جزئیات و تصویرسازی و رعایت خط زمانی، مطالب را بنویسم، حرفهای نبودنم و همین طور این که نویسندگی حرفهٔ اصلیام نیست باعث افت این مسأله شده است. از شما به این خاطر عذرخواهم. دلیل این که دست به قلم بردم این بود که حس کردم نوشتن سفرنامهای مفصل (هرچند سطحش ضعیف باشد) از سمت افرادی مثل من که هم تازهوارد هستند و هم قرار است چند سالی در غربت سر کنند برای خیلیها مفید باشد. دوم این که هفتهٔ اول حضورم در نیویورک پر بود از اتفاقات خاص و به همین خاطر نیاز دارم که خیلی کند پیش بروم و مو به مو مسائل را بگویم. از اینجا به بعد از هموطنانی حرف به میان میآید که از آوردن جزئیات گفتگوها یا برداشتهای شخصیام امتناع کردهام چون ممکن است راضی نباشند که در موردشان صحبت کنم.
نقد و نظرهای شما انگیزهبخش است؛ باز هم منتظر نظراتتان هستم.
****
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!
پیشنوشت: نخست این که از نظرات و پیشنهادهای کارای شما بسیار ممنونم. باز هم منتظر نظرهای شما هستم. چون بعضی وقتها یادم میآید بعضی از اتفاقات قبل را از قلم انداختهام به قول لعبتالملوک قهوهٔ تلخ «فلشبنگ!» میزنم به گذشتهتر.
****
برای خواندن متن به ادامهٔ مطلب مراجعه نمایید!