محمدصادق رسولی

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب دینی» ثبت شده است

قفسه‌نوشت ۲۸۶: مناجات؛ از مجتبی تهرانی

 

اولین بار یکی از شب‌های ماه رمضان سال ۸۴ خورشیدی با دانشجویان خوابگاهی به جلسهٔ رمضانی آقامجتبی تهرانی در خیابان ایران رفتم و از قضا دیر رسیدیم و چیزی هم یادم نمی‌آید از گفته‌های آن شب. خیلی اتفاقی این کتاب مربوط به سخنرانی‌های آن زمان است. بعدتر رمضان ۸۶ تقریباً هر شب، و از سال ۸۷ تقریباً همهٔ برنامه‌های آقامجتبی تهرانی را تا زمانی که ایشان در اوایل سال ۹۱ بیماری‌شان تشدید شد، می‌رفتم. چند ماه بعد از آمدنم به آمریکا ایشان به رحمت خدا رفت. برنامه‌ها برخلاف عرف هیئتی ایران، به شدت منظم بود، سر وقت شروع می‌شد، تحقیقاً بین ۲۸ تا ۳۰ دقیقه سخنرانی طول می‌کشید و سخنران همیشه چشمش به ساعت دیواری آویزان روی ستون روی منبر بود که از زمان تخطی نکند. تا زمانی که در قید حیات بود به سختی می‌شد ویدئویی از سخنرانی‌اش پیدا کرد. یک بار مضموناً گفت «اگر یزید فلان کار را می‌کرد، خود مسلمین می‌زدند ماتحتش و بیرونش می‌انداختند» و حتی آن بخش از صوت سخنرانی‌اش حذف شد. با وجود آن که از شاگردان اصلی امام خمینی در نجف بود، بعد از انقلاب هیچ سمتی را نپذیرفت و بنایش این بود که اگر از کل جلساتش فقط یک نفر به راه راست هدایت شود، او کارش را انجام داده است. و شنیده‌ام مرحوم صیاد شیرازی در اواخر عمرش پامنبری ثابت او بود.

این کتاب حاشیه‌اش از متنش برای من بیشتر است. متروی بهارستان، گذشتن از کنار مجلس، خیابان ایران و گاهی پذیرایی مختصری با پیراشکی‌فروشی سر کوچهٔ شهید ملکی و چای همیشگی آن هیئت. 

کتاب، عنوانش واضح است: در مورد مناجات و آداب خلوت با خدا که باید به فراغت وقت و فراغت قلب رسید. 
 

۲۹ فروردين ۰۲ ، ۰۴:۲۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۸۴: حیات برتر؛ از علی صفایی حائری

عنوان کتاب گویای محتوای مطلب است. این کتاب گردآوری سخنرانی مرحوم صفایی حائری پس از فوت ایشان است. در اینجا هم با گزیده‌گویی مواجهیم که البته به نظرم بیشتر به درد منبر می‌خورد تا کتاب. اما یک نکتهٔ جالب که در این کتاب برایم بود نظر صفایی در مورد اثبات معاد است. او اعتقاد زیادی به بحث ایجاب عدل (جزا و پاداش بعد از مرگ) برای اثبات ندارد و می‌گوید ایمان به انسان و ایمان به «ادامهٔ انسان» است که باعث می‌شود ما معادباور شویم. مبحث جالب دیگر، نوع پاسخ‌دهی پروردگار در قرآن نسبت به منکرین معاد است. کتاب در مجموع با توجه به قلم درشت خیلی زود تمام می‌شود و شاید برای این روزها خواندنش مفید باشد.

سال‌ها پیش مطلبی نوشته بودم در مورد مشکلات زندگی یکی از استادان دانشگاه. بیشتر این اطلاعات را از همسر ایشان که همکار من بود می‌دانستم. متأسفانه امروز باخبر شدم این استاد به رحمت خدا رفت. واقعاً‌ انسان متواضع و بااخلاقی بود. تمام خاطرات دوران دانشجویی یک‌جا زنده شد. 

 

۱۰ فروردين ۰۲ ، ۲۰:۳۷ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۷۷: مهدویت و آرامش روان؛ از محمد سبحانی‌نیا

 

سعی این کتاب ۱۹۵ صفحه‌ای آن است که نخست با صحبت پیرامون موارد یادشدهٔ آرامش در علم روان‌شناسی نوین برگرفته از آرای بزرگانی چون مازلو، فروم و جیمز طرح مطلب کند و سپس اندیشهٔ موعودگرای شیعه را منبع الهام آرامش برای انسان متمدن نشان بدهد. سعی نویسنده بسیار ستودنی است اما کتابی که قبل از خواندن بشود در موردش حدس زد و توضیحات کتاب کمک شایانی به اصل مطلب نکند، یک جای کارش می‌لنگد. لحن نوشتاری کتاب چیزی است مابین ادبیات آخوندی و مقالات علوم انسانی که هیچ کدام به درد کتاب نمی‌خورند. یعنی احتمالاً نه گروه علوم انسانی‌خوان با این کتاب ارتباط بگیرند نه مخاطب پامنبری. آن‌قدری این کتاب مرا جذب نکرد که نیمه رهایش نکنم.
 

۱۷ اسفند ۰۱ ، ۰۳:۳۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۶۵: منهای فقر؛ از محمدرضا حکیمی

این کتاب را «مرتضی کیا» از روی نوشته‌های محمدرضا حکیمی گرد آورده است. مضمون همانی است که عنوان کتاب می‌گوید. احادیثی در باب فقر و عدالت در جامعهٔ‌ اسلامی با ترجمه‌های تأویلی و آزاد. این کتاب خیلی اخباری است و انقلابی. اخباری از آن جهت است که بدون توضیح و تفصیل احادیثی را که می‌دانیم در باب عدالت بازمی‌گوید بی‌آن که در مورد بافت اجتماعی و تاریخی هر حدیث توضیحی دهد. و انقلابی است به آن خاطر که احادیث صریح‌تر را در اولویت گذاشته است. مشکل اصلی من با این کتاب آن است که شعاری است، روی زمین نیست و انگار متوجه فرآیندهای تاریخی و اجتماعی جهان امروز نیست. به همین خاطر این حرف‌ها متأسفانه به همان قشنگی که هستند در کتاب جا خوش می‌کند و در زندگی جاری جای خالی‌ای را پر نمی‌کند. کتاب را نیمه رها کردم.
 

۰۴ دی ۰۱ ، ۲۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۶۲: مشکلات حکومت دینی؛ از علی صفایی حائری

این کتاب به نوعی ادامهٔ کتاب «از معرفت دینی تا حکومت دینی» است. کتاب قبلی در پاسخ به شبهاتی بود که بیشتر مربوط است به حلقهٔ کیان علی‌الخصوص عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری. این کتاب مجموع چند سخنرانی به هم مرتبط است که در سه بخش در مورد مشکلات حکومت دینی با نگاه به حکومت امیرالمؤمنین بحث می‌کند. در بخش اول با نگاه به حکومت امیرالمؤمنین، حرف اصلی نویسنده آن است که در بهترین حالت که معصوم حاکم باشد مشکلات عجیب و غریبی برای حکومت داری به وجود خواهد آمد. حرف کلی نویسنده آن است که وظیفهٔ اصلی حکومت دینی ایجاد بستر و آزادی برای کمال است (لیقوم الناس بالقسط؛ که در واقع مردم باید خودشان عدالت را برپا کنند و حاکم دینی باید این اقامهٔ به قسط را تبیین کند). در این شرایط بسیاری به دلایل مختلف همراه نخواهند بود، کارشکنی بسیار خواهد بود، ریا و نفاق هم سرجایش است و همهٔ این‌ها باعث ایجاد مشکلات فراوان برای حاکم دینی می‌شود.

ادامه مطلب...
۲۹ آذر ۰۱ ، ۲۰:۴۶ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۶۱: از معرفت دینی تا حکومت دینی؛ از علی صفایی حائری

«این همه خلاصه‌ای از شبهات در حوزهٔ دین و در حوزهٔ حکومت‌های دینی بود و این شبهات در کتاب‌های روشن‌فکران چپ و روشن‌فکران آزاد پراکنده است. من از حافظه‌ام و حتی از نوشته‌های آخوندزاده، فریدون آدمیت و علی دشتی و سعید نفیسی و ملی‌گرایانی مثل پورداوود و یا میمندی‌نژاد و یا ادیبانی مثل غلامحسین ساعدی و هوشنگ گلشیری و بهرام صادقی و نادر ابراهیمی و محمود دولت‌آبادی و رضا براهنی و احمد شاملو و کسانی مثل نویسندهٔ درخشش‌های تیره، بابک بامدادان و با اصحاب دگراندیش و آزاداندیش نشریاتی چون آدینه و گردون و کلک و ایران فردا و کیان و کلام‌جدیدی‌ها، برای این جمع‌بندی بهره گرفته‌ام.» (ص ۲۵۵)

ادامه مطلب...
۲۷ آذر ۰۱ ، ۱۰:۲۵ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۵۸: طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن؛ از سیدعلی حسینی خامنه‌ای

رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی، آقای خامنه‌ای در مسجد امام حسن مجتبی مشهد سخنرانی با عنوان طرح کلی اندیشهٔ اسلامی داشته که برخلاف منبرهای رایج ساخت‌یافته بوده و در ابتدای هر جلسه برگه‌ای به صورت خلاصه‌مطلب به همهٔ حاضرین فروخته می‌شده (به قیمت سه ریال) که همزمان با نگاه به برگه به سخنرانی‌ها گوش بدهند. موضوعات مطالب از ایمان و توحید شروع شده و به مبحث ولایت و در انتها مبعث ولایت طاغوت ختم شده است. ظاهراً به خاطر در دسترس بودن نوارهای آن سخنرانی‌ها، بعد از سال‌ها مطلب مفصل این سخنرانی‌ها همراه با پیوست عکس از برگه‌های خلاصه مطلب (دست‌نویس با خطی خوش) منتشر شده است. بعد از انتشار این کتاب شوق بسیار زیادی در بخشی از جامعهٔ کتاب‌خوان نسبت به این کتاب ایجاد شده بود و بسیاری خواندن این کتاب را به دوستانشان توصیه کرده‌اند چرا که از نظر آن‌ها این سلسله‌مباحث شاهدی است بر این مدعا که ارکان اصلی انقلاب اسلامی از قبل به صورت ساخت‌یافته‌ای به مبحث حکومت دینی اندیشیده‌اند و چیزی نبوده که خلق‌الساعه اتفاق افتاده باشد. کما این که خود آقای خامنه‌ای چند سال پیش اشاره‌ای به این سخنرانی‌ها داشت و حرفش به مضمون این بود که امید آن سال‌هایش صرفاً این بوده که جوانان این نوع از نگاه را دریابند و شاید بعد از پنجاه سال انقلابی ایجاد شود (که عملاً بعد از چهار سال انقلاب شد).

 

ادامه مطلب...
۲۱ آذر ۰۱ ، ۲۰:۵۲ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۲۴: نسبت دین و دنیا؛ از عبدالله جوادی آملی

 

این کتاب در واقع جمع‌آوری سلسله صحبت‌های آقای جوادی آملی است در نقد نظریهٔ سکولاریسم. در مجموع کتاب خوبی است اما من چند مشکل اساسی با این کتاب دارم:


نخست و مهم‌ترین مشکل آن که بحث‌ها در مورد مسألهٔ حکمرانی است اما به هیچ وجه انضمامی نیست. نه وقتی در مورد لطمات سکولاریسم بحث می‌شود، معلوم است به چه چیزهایی اشاره می‌شود و نه وقتی که در مورد برکات حکومت دینی بحث می‌شود.


دوم آن که ارجاع‌دهی کتاب به منابع ناقص و گاهی کلی‌گوست. گاهی به فرهنگ‌نامه‌ها ارجاع می‌شود که جای سؤال دارد.


سوم آن که این کتاب قاعدتاً بخشی‌اش تخاطب نسل جوان و دانشگاه‌رفته است اما زبان نوشته زیاده از حد «علمایی» است.


چهارم آن که این نشر اسرا در قلم درشت با فاصله و فهرست چندین صفحه‌ای نالازم انتهای کتاب دیگر شورِ اسراف در کاغذ را درآورده است. مخصوصاً در ایران که هم کاغذ گران است و هم قیمت کتاب تابعی است از تعداد صفحات آن.

 

از این ایرادها که بگذریم، پرسشی شبه‌بنیادین در ذهنم نقش بسته بود که پارسال این کتاب را تهیه کردم و اخیراً سراغ این کتاب رفتم: آن هم این که در جامعه‌ای اگر اقلیت چشمگیر با دین کنار نیایند یا اگر در جامعه‌ای تکاثر نظر باشد و هیچ کس نتواند بر سر یک متن (بگویید قرآن، انجیل یا هر متن مقدسی) به توافق برسد و مثلاً بگویند از کجا معلوم حرف شما درست است، آیا اینجا گروهی حتی اگر از نظر آماری بیش از نیمی از جامعه را تشکیل دهند می‌توانند دیگران را الزام به حکومت دینی کنند؟ و دیگر آن که اگر بخواهند و نتوانند یا با این تکاثر فکری کنار بیایند، راه حل جایگزین برای حکمرانی چیست؟ بالأخره بخشی از ادعای سکولاریسم تکیه بر عرف در حکومت‌داری است و اینجا ظاهراً عرف عمومی حرف برای گفتن دارد. در این مورد خاص، کتاب سکوت کرده است و ظاهراً کارویژهٔ کتاب پاسخ به مسلمان معتقدی است که در مورد سکولاریسم شبهه دارند.
 

۱۱ مهر ۰۱ ، ۲۳:۲۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۱۳: پژوهشی دربارهٔ ولایت؛ از سید محمدباقر صدر

 

این کتاب کوتاه در واقع مقدمه‌ای بوده است که شهید صدر بر کتابی نوشته است و بعدتر مورد توجه علی شریعتی قرار گرفته است. پژوهشگاه صدر این نوشته را مستقلاً به صورت کتاب کوتاهی منتشر کرده است. این نوشته دو بخش دارد: پیدایش تشیع و پیدایش شیعه. در این دو بخش نویسنده سعی دارد از باب عقلی با این مسأله مواجه شود که برخلاف زعم برخی، تشیع چیزی نبوده که در گذر زمان و از روی تعصب و قصه‌پردازی به وجود آمده باشد. او با آوردن حجت‌های تاریخی از رفتار پیامبر اسلام، بی‌تکلیف گذاشتن امت را پس از او رد می‌کند. در مجموع کتاب کوتاه و خوبی است.
 

۱۸ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۳۸ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی

قفسه‌نوشت ۲۱۲: پس از ۴۰ سال؛ از حمید سبحانی صدر

 

باید اعتراف کنم بعد از مدت‌ها کتابی مرا به فکر واداشت.

کمتر پیش می‌آید با کتاب‌های مذهبی مأنوس شوم. کلاً با نوع روایت‌گری و نوشتار علمای مذهب نتوانسته‌ام کنار بیایم و اگر هم کتابی مذهبی باب طبعم بوده بیشتر آن‌هایی بودند که به زبان دیگری نوشته شده‌اند (مانند سخنرانی‌های مطهری در بین دانشجوها). اما این کتاب از نوع دیگری مرا به فکر واداشت.

اگر با کتاب سترگی مانند «صلح امام حسن» این کتاب مقایسه شود، جواب واضح است. «صلح امام حسن» جامع است اما این کتاب روی یک نکته پافشاری دارد: در این صلح وضع اطرافیان امام چگونه بوده است؟ و پاسخ بسیار وحشتناک است.

و اما چهار نفر که در این کتاب ظاهراً بسیار باورناپذیرند:
اولی‌اش عبیدالله ابن عباس که امام او را به عنوان فرمانده لشکری چندده هزار نفری برگزید ولی او زود خام رشوهٔ معاویه شد و گریخت. امام او را نمی‌شناخت؟ خیلی خوب می‌شناخت. خاصه آن که قبلاً نیز عبیدالله از ترس جانش از معرکه‌ای دیگر گریخته بود و مورد شماتت پدرش امیرالمؤمنین قرار گرفته بود. تلخ‌تر آن که فرماندهٔ بعدی موقع معارفه‌اش از سوی امام کسی بود که امام همان موقع گفت که من می‌دانم تو هم مرا به پول کمی خواهی فروخت و شد آن چه شد.

دومی‌اش قیس ابن سعد؛ مردی محکم که آنقدر ایستاد که امام بیعتش را از او برداشت تا با معاویه بیعت کند ولی او حتی در بیعت با معاویه زهرش را بر او ریخت تا همه بدانند مردان مرد چگونه‌اند.

سومی‌اش سلیمان ابن صرد خزاعی. مردی مذبذب. کسی که موقع جنگ جمل خانه‌نشین بود ولی در صفین دلاوری کرد. موقع صلح امام را «مذل المؤمنین» خواند و موقع عاشورا با وجود نامه‌اش کناره گرفت اما چون نوش‌داروی پس از مرگ سهراب، در جامهٔ تواب و یا لثارات حسین به شهادت رسید.

و آخری‌اش خود امام. وقتی به او دشنام می‌دادند، می‌گفت می‌دانم تو از اصحاب هستی و خیرخواه و آدم خوبی هستی. برای او دیگر دلیل نمی‌آورد چه آن که می‌دانست آن یار قدیمی تعصبش بیشتر از تعقل‌اش است. کرامت و مهربانی در سخت‌ترین شرایط از کلام او جدا نمی‌شد.

اگر کسی مانند سلیمان بن صرد خزاعی سر نترس داشته باشد و تکلیفش این شود، وای به حال ما!


بعد از چهل سال البته روی دیگری هم دارد. کتاب سال ۹۷ یعنی بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی ایران نوشته شده است و ظاهراً طعنه‌هایی به برجام و آن مسائل دارد؛ کما آن که جایی از عبارات چشم‌آبی‌ها استفاده کرده است.

اما یک نکتهٔ منفی در مورد این کتاب ویرایش بد یا نبود ویرایش است. تواتر واژه‌هایی مانند «شوکه» (غافلگیر) و «پیشنهادات» (غلط مصطلح) آزاردهنده بود.
 

۱۰ مرداد ۰۱ ، ۲۳:۴۲ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محمدصادق رسولی