سعی این کتاب ۱۹۵ صفحهای آن است که نخست با صحبت پیرامون موارد یادشدهٔ آرامش در علم روانشناسی نوین برگرفته از آرای بزرگانی چون مازلو، فروم و جیمز طرح مطلب کند و سپس اندیشهٔ موعودگرای شیعه را منبع الهام آرامش برای انسان متمدن نشان بدهد. سعی نویسنده بسیار ستودنی است اما کتابی که قبل از خواندن بشود در موردش حدس زد و توضیحات کتاب کمک شایانی به اصل مطلب نکند، یک جای کارش میلنگد. لحن نوشتاری کتاب چیزی است مابین ادبیات آخوندی و مقالات علوم انسانی که هیچ کدام به درد کتاب نمیخورند. یعنی احتمالاً نه گروه علوم انسانیخوان با این کتاب ارتباط بگیرند نه مخاطب پامنبری. آنقدری این کتاب مرا جذب نکرد که نیمه رهایش نکنم.