«کونیکو یامامورا» در خانوادهای سنتی در ژاپن به دنیا آمد و سال ۱۴۰۱ از دنیا رفت. پدرش سختگیر و مادرش مهربان بود. در دورهٔ دبیرستان پسری کرهای به او علاقهمند میشود و به خاطر نفرت پدرش از خارجیها حتی پی داستان را نمیگیرد. در اوایل دورهٔ دانشگاه، تاجری ایرانی او را میبیند و ظاهراً اتفاق عشق در یک نگاه میافتد و مرد ایرانی اصرار زیاد میکند که با او ازدواج کند. این دو بعد از ازدواج یک سال در ژاپن زندگی میکنند و بعد به ایران میروند. کونیکو به مرور زمان محجبه میشود و بعد تبدیل به یک مجاهد انقلابی میشود و یکی از پسرانش در جنگ هشتساله شهید میشود. از نظر راوی، امام خمینی غرور از دسترفتهٔ ژاپنی در اتفاقات هیروشیما و ناکازاکی را برای او زنده کرده است. این کتاب از زبان خود این مادر شهید ژاپنی است. خیلی منتظر بودم که داستان با زمینهٔ حقیقتیابی مذهبی باشد اما داستان به شدت عاشقانه است و حرف زیادی در مورد دلیل اسلام آوردن او فارغ از عشق زیادش به شوهرش گفته نشده است. تمام هم و غم راوی عشق او به شوهرش است: داستان عشق شورانگیز او به مرد تاجری ایرانی که از قضا خیلی سفتمذهب بود. خیلی جالب بود اگر این روایت از زبان شوهر مرحوم نویسنده هم گفته میشد.
توضیحی در حاشیه: رمان Pachinko با مضمون زندگی کرهایهای ساکن ژاپن نوشته شده است. برای فهمیدن فضای دوگانهٔ فرهنگی ژاپن-کره جالب است. نمیدانم ترجمه شده است یا خیر.