شرکت‌های موسوم به فناوری از سال ۲۰۲۲ تاکنون حدوداً در مجموع ۳۰۰ هزار نفر را اخراج کرده‌اند که شاید بیش از هفتاد درصد این جمعیت از آمریکا و عمدتاً از سه منطقهٔ نیویورک، کالیفرنیا و سیاتل (ایالت واشنگتن) باشند. این تعدیل نیرو خوشبختانه هنوز پرِ مرا نگرفته است اما بسیاری از دوستانم اخراج شده‌اند. خیلی‌ها با ویزای کاری هستند که تنها به آنها اجازهٔ بیکاری حداکثر ۶۰ روزه می‌دهد و بعد از پایان مهلت بیکاری، باید کشور مقصد را ترک کنند. بسیاری از هندی‌ها به دلایلی که اینجا جایش نیست سال‌های سال با ویزای اچ-وان-بی در آمریکا هستند و عملاً بیش از ۱۵ سال طول می‌کشد که اقامت دائمی بگیرند. خیلی‌های دیگر اخیراً خانه خریده‌اند و قسط خانه‌ها معمولاً سی‌ساله است و اگر نتوانند از پس مخارج قسط بربیایند، کل خانه شامل هر چه که قبلاً پیش‌پرداخت و قسط داده‌اند مصادره می‌شود. یعنی یک شکست اقتصادی تمام و کمال.

ابعاد این تعدیل نیرو بسیار گسترده شده است. شرکت متا (فیس‌بوکِ سابق) نخست یازده هزار نفر معادل ۱۳٪ از نیروی کار را تعدیل کرد. بعدتر این موج فراگیر شد. ایلان ماسک کل توئیتر را در یک خرید تقریباً ناخواسته به قیمت ۴۴ میلیارد دلار و در اوج قیمت از آن خود کرد و بعد طی مدت چند ماه توئیتر از حدود ۸ هزار کارمند به ۲ هزار کارمند کاهش اندازه داشت. گوگل که هیچ وقت تعدیل نیرو انجام نمی‌داد، یک‌دفعه ۶٪ معادل ۱۲ هزار کارمند را اخراج کرد و بسیاری از کارمندان صبح از خواب پا شدند و دیدند که دیگر به هیچ چیزی دسترسی ندارند. بعضی‌هاشان بیشتر از یک دهه کارمند گوگل بودند و حالا داشتند با شعار Googliness که اصلش احترام به آحاد بود مواجه می‌شدند: حتی دریغ از یک جلسهٔ ساده به احترام آن همه سال خدمت. سیلس‌فورس ۸ هزار نفر و سپس آمازون ۱۸ هزار نفر را اخراج کرد. مایکروسافت، شرکتی که در آن مشغول کار هستم، اعلام کرد ۱۰ هزار نفر از ۲۲۰ هزار نفر کارمند را اخراج خواهد کرد و این اخراج به صورت تدریجی تا پایان ماه مارس ۲۰۲۳ ادامه دارد (و شاید خبر اخراج من تا پایان ماه در ایمیل من ظاهر شود). اپل و انویدیا تعدیل نیرو نداشتند اما تقریباً اکثر کارمندان قراردادی دیگر امیدی به تمدید قرارداد ندارند و تقریباً هیچ شرکت فناوری بزرگی استخدام نمی‌کند. متا این بار اعلام کرد که دور دیگری از تعدیل نیرو را در سر دارد و این شاید آغازی باشد بر موج جدیدی از تعدیل نیرو که دفعهٔ پیش هم آغازکننده‌اش متا بود. در این میانه اخراج برای هر کسی به معنای بیکاری است چرا که میزان عرضهٔ شغل فناوری بسیار کمتر از تقاضاست. بسیاری از مهندسان شرکت‌های فناوری با حقوق‌های بالا زندگی‌شان را تنظیم کرده‌اند و حتی اگر شغلی پیدا کنند شاید با نصف حتی کمتر از آن درآمد قبلی باید به زندگی ادامه دهند ولی قسط و اجاره‌خانه و هزینهٔ خانواده در آمریکا در دو سال اخیراً بسیار بالا رفته است. اگر اعداد رسمی را بی‌خیال شویم، شاید از دورهٔ کرونا به بعد، بیشتر اقلام اساسی ۳۰ تا ۵۰ درصد افزایش قیمت داشته‌اند.

 

این بود خلاصه‌ای اجمالی از اتفاقی که افتاد. حالا چرا این‌گونه شد؟ در شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای مانند لینکدین بسیاری مطلب دیده‌ام که نویسندهٔ مطلب اول عکسی از خود که بیشتر به درد اینستاگرام می‌خورد گذاشته (تفسیر به عهدهٔ مخاطب) و با قاطعیت گفته است که همهٔ این‌ها زیر سر هوش مصنوعی و چت‌جی‌پی‌تی است. این جور مطالب، چه فارسی چه انگلیسی، خیلی پسندخورشان بالاست و کم‌کم وی‌لاگرهای یوتویب که مشاورهٔ اقتصادی می‌دهند، مجبورند در مورد اوج‌گیری هوش مصنوعی و چت‌جی‌پی‌تی و بینگِ جدید (جستجوگر جدید مایکروسافت که مجهز به چت‌جی‌پی‌تی است) صحبت کنند. اما سؤال: اگر این‌طوری است که هوش مصنوعی همه چیز را فراگرفته است چرا بسیاری از تیم‌های هوش مصنوعی مرتبط با مدل‌های زبانی (فناوری زیرینِ چت‌جی‌پی‌تی) دچار تعدیل نیرو شدند؟ خب،‌ چت‌جی‌پی‌تی می‌تواند به جای آدم  برنامه‌نویسی کند با سرعت و دقت بیشتر.

 

دیگر از این جا به بعد مطلب به درد خواندن نمی‌خورد. به قول فرنگی‌ها AI is to blame.

 

یاد ایامی که در گلشن!


مایکروسافت ساختمانی جدید در شهر مانتن‌ویو می‌سازد. ساختمانی دو طبقه و شیشه‌ای، با رستوران و زمین فوتبال چمن و زمین والیبال شنی و زمین بسکتبال، باشگاه ورزشی و پشت بامی که باغبانی شده است و می‌شود در آن قدم زد و کوه‌های اطراف را دید و از هوای معمولاً معتدل شمال کالیفرنیا لذت برد. رستوران هر روز ده جور غذای مختلف در پنج بخش می‌دهد که معمولاً نیمی‌اش گیاهی و نیمی دیگر گوشتی است. معمولاً گوشت مرغ و بره از جایی خریداری شده‌اند که ذبح حلال دارند. غذا کاملاً برای همهٔ کارمندان رایگان است. صبحانه هم هر روز در اختیار کارمندان است. علاوه بر این دو کافه دارد که از صبح زود تا بعدازظهر انواع قهوه‌جات و مشتقات آن به صورت رایگان در اختیار است و این‌ها علاوه بر دستگاه‌های قهوه‌سازی است که شبانه‌روزی در خدمت‌اند. آب‌میوهٔ طبیعی هم در بخش دیگری از ساختمان شرکت از صبح تا بعدازظهر در خدمت است. آوردن مهمان به مجموعه با حفظ احترام و حریم دیگران کاملاً مجاز است و معمولاً توصیه می‌شود روزهای جمعه مهمان بیاورند. مکان شرکت در کنار بزرگراه ۱۰۱ و نزدیک بزرگراه ۸۵ و در آغاز بلوار شورلاین (=خط ساحلی) است که از آنجا به بعد مرکز شرکت گوگل (گوگل‌پلکس) است. در واقع، فاصلهٔ مایکروسافت و گوگل چند قدم پیاده است. کنار شرکت، مسیری مخصوص دوچرخه‌سواری است که از باریک‌راهی کاملاً جدا از جاده‌ها و کنار آبراهی معمولاً خشک می‌گذرد و این مسیر تا جنوب منطقه به شهر سن‌خوزه ادامه دارد. ظرفیت حدودی ساختمان ۳۰۰۰ نفر است که به خاطر کرونا عملاً یک‌چهارم ظرفیت حضور دارند و بقیه از خانه کار می‌کنند. بعضی اصلاً‌ نمی‌آیند بعضی سه روز در هفته و بعضی دل‌بخواهی.

 

 

اواخر تابستان ۲۰۲۲ اعلام می‌شود که مهمان‌ها زیاد می‌آیند و شلوغ می‌شود و به همین خاطر آوردن مهمان برای نهار کلاً ممنوع اعلام می‌شود. توی ایمیل در گوشه‌ای البته دغدغه‌های اقتصادی هم قید می‌شود. قرار بود که اکتبر ۲۰۲۲ به همایش هوش مصنوعی مایکروسافت در مرکز شرکت یعنی شهر ردموند (نزدیک سیاتل) در ایالت واشنگتن برویم (با شهر واشنگتن دی‌سی در شرق آمریکا اشتباه نشود. این در ساحل غربی آمریکاست). یک‌دفعه اعلام می‌شود هر گونه سفر غیراضطراری کاری به خاطر سیاست جدید بودجه‌ای ممنوع است. همایش لغو می‌شود. معمولاً پژوهشگرانی مثل ما اگر مقاله‌ای به جایی بفرستند، کل هزینهٔ ثبت‌نام، سفر و هتل را شرکت تقبل می‌کند اما اعلام می‌شود که حتی سفرهای علمی از این به بعد ممنوع است. خبر بعدی آن است که تا اطلاع ثانوی شرکت هیچ گونه استخدامی انجام نمی‌دهد. چند ماه در حالت بی‌استخدامی هستیم. از تیم ما سه نفر رفته‌اند ولی نمی‌توانیم جای خالی‌شان را پر کنیم. 

 

سال ۲۰۲۲ تمام می‌شود. در ایران هستم که خبر می‌شوم، مرخصی‌ها به جای سالی ۱۵ روز، نامحدود خواهند بود. خبر برای من خوشحال‌کننده نیست ولی آن‌قدری برای کسانی که با جزئیات آشنا نیستند جذاب است که چند مورد با من تماس می‌گیرند و یکی از رفقا حتی زنگ می‌زند که تبریک بگوید. حالا چرا خوشحال نیستم؟ اول این که در بسیاری از تیم‌ها مدیرها فشار کاری زیادی روی کارمندان می‌آورند و بعضی کارمندان مجبورند حتی شب‌ها و آخر هفته‌ها کار کنند که پروژه را به سرمنزل مقصود برسانند. خدا را شکر مدیر ما آدم‌حسابی است. تنها نقطهٔ رهایی کارمند همان مرخصی استحقاقی است که مدیر هیچ حرفی برای مخالفت نمی‌تواند داشته باشد. اما حالا در کنار مرخصی نامحدود تبصره‌ای ذکر شده است: با تأیید مدیر. و دومین نکته آن است که اگر کارمندی از شرکت برود، به تعداد روزهایی که مرخصی استحقاقی را استفاده نکرده است، شرکت موظف به پرداخت حقوق اضافه به کارمند است. خب، با ترفند مرخصی نامحدود، دیگر شرکت نیاز به پرداخت چنان پولی که در ابعاد چند ده هزار کارمند عدد خیلی بالایی می‌شود ندارد. شرکت‌هایی که از مرخصی نامحدود استفاده می‌کنند، نشان داده‌اند که در عمل کارمندان به طور متوسط همان مقدار شاید حتی کمتر از مقدار استحقاقی مرخصی استفاده کنند.


تکلیف هوش مصنوعی چیست؟
قبلاً در مطلب  که در مورد خانه‌دار شدن در آمریکا نوشته‌ام، در مورد افزایش نقدینگی نوشته بودم. دولت آمریکا ظرف مدت کوتاهی ۴۰٪ افزایش نقدینگی داد که بتواند به طور موقتی مشکلات ناشی از ایستایی اقتصاد در دورهٔ کرونا را مرتفع سازد. بخشی از این پول انباشته تبدیل به تورم جهانی شد که مثلاً کسی که ایران زندگی می‌کند بخش مهمی از تورم جاری‌اش را مدیون لطف دولت آمریکاست. علاوه بر این، برای تشویق به سرمایه‌گذاری، میزان سود کوتاه‌مدت وام بانکی را به صفر کاهش داد و این‌گونه شد که بسیاری از شرکت‌ها شروع به گرفتن وام‌های کلان کردند. ناگهان رشد نجومی در استخدام شرکت‌های فناوری آغاز شد. سبک زندگی هم تغییر کرده بود. مردم بیشتر از گذشته به تبلت و لپ‌تاپ نیاز داشتند. بیشتر از گذشته پای نت‌فلیکس فیلم می‌دیدند (و احتمالاً کمتر کتاب می‌خواندند). بیشتر از گذشته برای جلسات از زوم و تیمز استفاده می‌کردند. شغل‌های دورکاری از خانه باعث شد بسیاری علاقه‌مند به جابجایی به خانه‌های بزرگ‌تری شوند که اتاق مخصوص کار داشته باشد. همین‌ها باعث شد که رشد سرسام‌آوری در تبلیغات اتفاق افتاد. رزق اصلی شرکت‌های فناوری از تبلیغات است کما که هنوزاهنوز گوگل نان از تبلیغات درمی‌آورد. مصرف افزایش پیدا کرده بود ولی تولید آنقدری افزایش نداشت. بخش مهمی از کالاهای اساسی در چین تولید می‌شد ولی چین سخت‌گیرانه بسیاری از کارخانه‌ها را به دلیل کرونا تعطیل کرده بود. مشکلات دیگر مانند به هم خوردن برنامه‌ریزی کشتی‌های باربری در سواحل جهانی و تعطیل شدن کارخانه‌های تولید تراشه‌های رایانه‌ای، باعث شد قیمت کالاهایی مانند خودرو آنقدری زیاد شود که قیمت خودروی دسته‌دوم از نو بیشتر باشد چرا که عملاً خودروی نوی زیادی در بازار یافت نمی‌شد. همهٔ این اتفاقات یک معنا داشت: تورم بالا. تورم رسمی به ۹ درصد رسید (این تورم رسمی خیلی عددسازی دارد و معمولاً می‌گویند هر چه می‌شنوید در دو ضرب کنید). در کنار این مسأله، به خاطر کرونا حجم مهاجرپذیری کاهش چشمگیر داشت و لذا شغل‌های خدماتی دچار کاهش نیرو شدند و عملاً میزان بیکاری بسیار پایین آمده بود. بیکاری پایین، یعنی حقوق بالا و حقوق بالا یعنی تقاضای بالای برای خرید و این در کنار کمبود عرضه همراه با افزایش نقدینگی معنایش چیزی جز تورم نیست. خط قرمز دولت آمریکا تورم دو درصدی است و حالا بانک مرکزی چاره‌ای ندارد که سودهای بانکی را ذره‌ذره ببرد بالا. حالا دیگر خبری از سودهای صفر درصد نیست و برای وام کوتاه‌مدت شاید به ۵ درصد هم باید قانع باشید. وام بلندمدت هم به مرز ۸ درصد رسیده است. 
شرکت‌هایی که وام سرمایه‌گذاری می‌گیرند، وامشان به نرخ روز سودگذاری می‌شود. پس سرمایه‌گذاری که پارسال تقریباً سودی نمی‌داد، حالا باید تا ۴ یا ۵ درصد سود بپردازد. بنابراین باید حداقل دو درصد بیشتر از سود پرداختی، سود سرمایه داشته باشد. یعنی سالی ۷٪ کسب و کارش سود کند. اما مشکلی وجود دارد، آن هم این که تقریباً ۷۰٪ از شرکت‌های فناوری کالیفرنیای شمالی اصطلاحاً زامبی هستند یعنی خرجشان بیشتر از دخلشان است. عملاً ضررده هستند. همین می‌شود که سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد، تبلیغات کاهش می‌یابد و حتی شرکت‌های بزرگ فناوری که سودده هستند، مثل آمازون و گوگل و مایکروسافت، درآمدشان کاهش می‌یابد. همین کاهش درآمد باعث می‌شود از سوی سهام‌داران اصلی تحت فشار قرار بگیرند که هر طور شده باید هزینه‌های جاری شرکت کاهش بیابد که سود بر خرج بچربد. چرا که ارزش سهام این شرکت‌ها کاهش چشمگیری داشته است (پایان ۲۰۲۱ سهام مایکروسافت حدوداً ۳۴۰ دلار بود و الان به ۲۵۰ رسیده است). نامه‌ای از سهام‌داری به گوگل می‌رود که در آن ساندار پیچای، مدیر عامل گوگل، تهدید به اخراج می‌شود مگر آن که تعدیل نیرو انجام بدهد.

اما یک مسألهٔ اصلی وجود دارد: شرکت گوگل وقتی اعلام کرد ۱۲ هزار کارمند را اخراج می‌کند، برایشان بسته‌های حمایتی گذاشت که تا چند ماه حقوق دریافت کنند. بخشی به خاطر قوانین دولتی حمایت از کارگر و بخشی دیگر سیاست گوگل برای نمایش سخاوتمندی است. کل این مبلغ چقدر شد؟ ۲ میلیارد دلار. آیا واقعاً می‌ارزید دو میلیارد دلار خرج کند؟ مسأله این است که این شرکت‌ها نیاز به ایجاد شوک به بازار سهام دارند. همین خبر یک‌خطی اخراج گستردهٔ نیرو معنایش آن است که یک دفعه امید به سهام گوگل بالا برود و سهام گران‌تر بفروشد و سهام‌داران کلان خوشحال‌تر شوند. حالا ممکن است بگویید گوگل برای رفع خطر احتمالی این کار را کرده است وگرنه ممکن است همین ۱۲ هزار کارمند اضافه وبال گردن گوگل شوند و خرج‌تراشی کنند بدون آن که ارزش‌افزایی داشته باشند. خب؛ سؤال! گوگل سال ۲۰۲۲ مقداری از سهام خودش را از بازار خرید که باعث شوک به بازار سهام شود و در عین حال امید به افزایش سهام داشته باشد و در عمل بخشی از سرمایه‌گذاری‌اش روی بازار سرمایهٔ خودش باشد. این مقدار چه قدر بود؟ ۵۵ میلیارد دلار. تقریباً هزینهٔ اخراج ۳۳۰ هزار کارمند‌ (گوگل تقریباً ۲۰۰ هزار کارمند دارد).

در همان هفته‌ای که مایکروسافت خبر داد قرار است ۱۰ هزار نفر را تعدیل کند، خبر سرمایه‌گذاری ۱۰ میلیاردی‌اش بر روی اوپن‌ای‌آی (خالق چت‌جی‌پی‌تی) منتشر شد. حالا چرا خبر تعدیل تدریجی داد؟ چرا کارمندان را زجرکش کرد؟ کسی که از جزئیات جلسات خصوصی بالایی‌ها خبر ندارد ولی احتمالاً این بوده که حالا که همه دست به اخراج دارند ما هم اخراج کنیم که سهام‌دارمان خوشحال باشد. هنوز نمی‌دانستند چه کسانی اخراج باید شوند. اول خبر را فرستادند در رسانه‌ها؛ بعد در چنین شرایطی که هیچ کسی استخدام نمی‌کند، کارمند مجبور است با این شرایط دشوار بسازد. و من خبر دارم از کارمندانی که زیر بار سنگین قسط خانه هستند و چند صباحی بیشتر فرصت ندارند کاری کنند. عملاً کارمندان که بعضی‌هاشان جزو نخبه‌ترین نخبه‌های علمی دنیا هستند و همه بعد از سال‌ها تاب‌آوری به این نقطه رسیده‌اند، تبدیل شده‌اند به یک عدد در بازی ریاضی سهامداران و سرمایه‌گذران. کلینیک پزشکی نزدیک مایکروسافت، طبق گفتهٔ پزشک آنجا، اخیراً با حجم زیاد مراجعه به روان‌شناس مواجه است. و من خودم از زبان یکی از دوستان اخراجی شنیدم که به من می‌گفت: «بعضی وقت‌ها با خودم فکر می‌کنم شاید بهتر بود همان بیست سالگی می‌مردم» (نقل به مضمون نیست و همین جمله را گفت!).

پی‌نوشت:
در مورد بازار مسکن آمریکا بر اساس تجربهٔ شخصی در اینجا نوشته‌ام: https://delsharm.blog.ir/1401/10/01/american_dream