وقت رفتن است
وقت افتادن به تهی تاریک، یکباره
هرگز نخواهم فهمید
خزیدن کرمها درون جمجمهام را
پوسیدن گوشت تنم را
یاد مرگ لحظهای تنهایم نمیگذارد
این یعنی مرگ همین نزدیکیهاست
«ص ۱۲۸»
پینوشت ۱:
وقت رفتن است
وقت افتادن به تهی تاریک، یکباره
هرگز نخواهم فهمید
خزیدن کرمها درون جمجمهام را
پوسیدن گوشت تنم را
یاد مرگ لحظهای تنهایم نمیگذارد
این یعنی مرگ همین نزدیکیهاست
«ص ۱۲۸»
پینوشت ۱:
عنوان کتاب معلوم است دربارهٔ چیست. اما من چیزی از هدف نویسنده نفهمیدم. استدلالهایی که نویسنده در پایین آوردن شأن هنر موسیقی آورده است، میشود شبیهشان را در مورد نقاشی، شعر و هنرهای دیگر به کار برد. برخی دیگر از استدلالها نیاز به آزمون تجربی دارد و شاید فلسفه برای آن جای خوبی نباشد. نمیدانم! اگر زمینیتر با مسألهٔ موسیقی برخورد میشد و آثار طبیعی آن بر مغز و روح بررسی میشد، دلچسبتر میشد.
این کتاب جزو اولین (شاید اولین) کتابها در مورد نظریهٔ موسیقی به زبان فارسی است. وزیری در سه بخش آشنایی با نوت و علامتگذاری، آشنایی با موسیقی ایرانی و آشنایی با موسیقی غربی کتاب را نوشته است. من این کتاب را در بخش اول کامل خواندم، و بخش دوم و سوم را تورق کردم. به جز هر چه پیش از این در مورد موسیقی میدانستم که هیچ، چیزی زیادی از این کتاب دستگیرم نشد. کتاب به شدت الکن است و با زبانی شبهقاجاری و با واژگانی غیرمنسجم (گاهی ایرانی و گاهی فرنگی) مسائل را تشریح میکند بدون آن که در مورد اصل نظریه حرفی بزند. خیلی دوست داشتم این کتاب از اصل مسألهٔ صوت و آکوستیک میآغازید و بعد به مسائل بعدی میرسید، اما چیزی شبیه به کتابهای آرایههای ادبی، پنداری با فهرستی از دستورنامچهها طرفیم که فهمیدهنفهمیده باید به خاطر بسپاریم. بخش موسیقی ایرانی خیلی گذری و بدون پرداختن به اصل مطلب تفاوتها و نکات خاص موسیقی ایرانی است. البتهٔ همهٔ این حرفها از دید مخاطب عام موسیقی است که به خاطر مؤانست کم با ساز ایرانی و بسیار اندک سازهای کلاسیک غربی، چیزهای مختصری در مورد موسیقی از قبل میدانسته و دوست داشته به اطلاعاتش افزوده شود، اما دریغ چنین اتفاقی حداقل برای من نیفتاد.