این کتاب به تعبیری نقطهٔ تلاقی انواع روشهای روایت نامطمئن پستمدرنی پل آستر است. دیوید استاد دانشگاهی که بعد از فوت ناگهانی همسر و دو فرزندش شدیداً افسرده و منزوی میشود، خیلی اتفاقی به فیلمسازی از دورهٔ فیلم صامت علاقهمند شده، کتابی دربارهٔ او مینویسد. آن فیلمساز که سالهاست ناپیداست بعد از انتشار آن کتاب سر و کلهاش پیدا میشود. دیوید طی اتفاقاتی به او میرسد و بقیهاش دیگر لو رفتن داستان است.
آستر باز با هم اندیشههای سابق و همان فنهای همیشگی به سراغ داستان میرود. ما نمیدانیم کجای روایت درست است و کجایش برساختهٔ ذهن راوی. والبته میدانیم که همهٔ روایت برساختهٔ ذهن نویسنده است.
در مقایسه با دو اثر دیگر نویسنده (شهر شیشهای از سهگانهٔ نیویورک، و ۴-۳-۲-۱) این کتاب چندلایگی و رمزگونهگی کمتری دارد اما با همان سبک آستری مواجه هستیم و زندگیهای موازی و تلفیق جهان مردهها و زندهها.
اما بخوانید نقد «جیمز وود» از این کتاب در مجلهٔ نیویورکر:
https://www.newyorker.com/magazine/2009/11/30/shallow-graves