این کتاب شباهت بسیار زیادی به کتاب «عصر ظهور» از «علی کورانی» دارد. از جهتهایی برخی از مسائل در این کتاب مبسوطتر است مانند پیشگوییهای روایتی در مورد حضور ایرانیان، تعداد یاران امام زمان به تفکیک شهر، روایتهای خاص در مورد طالقان، ری، قم و خراسان؛ یا یک فصل جداگانه در مورد روایتهای اهل سنت که برایم خیلی جالب توجه بود. نقطهٔ ضعف کتاب جاهایی است که نویسنده میخواهد باب روز حرف بزند و آرماگدون و سینمای هالیوود و «دلبستهٔ یاران خراسانی خویشم» را میآورد وسط. یا جاهایی نویسنده به حوزهٔ علمیهٔ قم مینازد و یک جورهایی تطبیق روایتهای در مورد قم را با تلاشهای حوزهٔ علمیه در جهت ترویج دین میدهد. مطلب دیگری در کتاب عصر ظهور بود و اینجا نبود، در مورد استقبال فراوان غربیها در عصر ظهور و در مقابل مخالفت بسیاری از مسلمانان با امام زمان است. حتی یادم هست حدیثی در مورد این که وقتی خبر ظهور میرسد، غربیهای متمایل به امام، از روی ابرها سفر میکنند، صبح که راه میافتند همان روز میرسند به شرق (قاعدتاً یا طیالارض است یا هواپیما). اما در این کتاب چیزی در این موارد نوشته نشده است. همینطور این که احادیثی در مورد ری (تهران امروز؟) قبلاً شنیدهام که آخرالزمان باید از آن گریخت. در این کتاب به آنها هم اشارهای نشده است.
برای من آن بخشی از ظهور شبههناکتر است که در مورد تولد امام زمان و خود شخص ایشان است؛ لذا این بحث که اهل سنت هم مانند شیعه بسیار حدیث و روایت شبیه در مورد عصر ظهور دارند حرف جدیدی نبود ولی یادآوریاش هر چند وقت یک بار لازم است (کما این که عصر ظهور را ده سال پیش همینموقعها خوانده بودم). پارسال کتاب «امام مهدی از تولد تا بعد از ظهور» از سید محمدکاظم قزوینی را خوانده بودم که در آن کتاب خیلی تحلیلیتر از جنبهای در مورد مسائل مرتبط با امام زمان صحبت شده است.