دست به سر شده است
از دست بمبها
سری به دست دارد
پیِ تن
تنها بیتن
تنها میان تنها:
تن
تن
تن
در این جستجوی تن به تن
چقدر بگردد
تا تنی به سری سر به سر شود؟
فرصتی برای گریه نیست
نه حتی ایستادن
کی این قصه به سر میرسد: نمیداند
چه سِری است در این سر
که هر چه بیشتر
روی تن سنگینی میکند
سربلندتر میشود؟
دستی
ناگهان
گلاویز آسمان شد
گرفت گریبان ابر را
شاید بارانی، ید بیضایی
نه بارانی آمد
نه دستی درخشان شد
بمب از آسمان بارید: خوشههای نور و آتش
سر از دست افتاد
که گوش بگذارد بر زمین
که بشنود پژواک قدمهای منجی را:
صدای ماغ میآمد
از گلوی گوسالهٔ سامری
۱۸-۱۹ اکتبر ۲۰۲۳
مانتنویو، کالیفرنیا