وقتی خبر فوت عماد افروغ را شنیدم، چشمم به این کتاب از او در قفسهٔ کتابم خورد. تورقی و شروع به خواندن. کتابی که مجموعه‌ای از مقالات و سخنرانی‌های مربوط به دههٔ هشتاد شمسی است در مورد جنبش دانشجویی و مخاطرات آن. آن موقع افروغ با جنبش نوظهور عدالتخواهی هم‌داستان بود و سعی داشت مخاطرات راه را گوش‌زد کند. به نظرم کتاب خیلی دیگر برای این روزگار موضوعیت ندارد چرا که بسیاری از مسائل تغییر ماهوی کرده است. یا بهتر بگویم؛ دیگر دغدغهٔ شخصی این روزهای من نیست.