حرف کلی کتاب این است: هر وقت در حالت سخت روحی درگیر شدید (مثل عصبانیت، وادادگی، افسردگی و حالاتی شبیه به این) با چهار مرحله آن را برطرف کنید که مخففش میشود RAIN (باران). مرحلهٔ اول شناخت مشکل، مرحلهٔ دوم این که به احساساتتان اجازهٔ بروز بدهید، مرحلهٔ سوم آن که بررسی کنید چرا درگیر این احساس شدهاید، و مرحلهٔ آخر پروراندن جوانب آن احساس و رهایی از احساس بد. کتاب ملهم از تفکرات و تعالیم بودایی است که سالهاست در فضای جامعهٔ آمریکایی طرفدار دارد.
اما این کتاب الکن است. حرفی برای گفتن ندارد. حتی آن چهار مرحله را نیز نمیتواند توضیح بدهد. پرحرف است و پرادعا (البته اینها نظرات شخصی من است و ممکن است این کتاب مناسب سلیقهٔ دیگران باشد). به یکچهارم نرسانده رهایش کردم.
پینوشت: دورهٔ طولانیای به کتاب مانند لقمهٔ نان نگه میکردم که اگر اضافه بیاید مصداق اسراف است. پس هر جور شده تا تهش میخواندم فارغ از آن که چیزی از آن بفهمم یا اصلاً به دردی بخورد. اما از آن غافل بودم که انسان نسبت به وقت خود تعهد بالاتری دارد.
سلام
من خیلی درگیر بودم با این مسئله ذکر شده در پینوشت و تا حدی درک میکنم چقدر مهمه
به نظرم کمی آگاهانهتر و با شناخت و وسواس بیشتری هزینه کردن برای کتاب این شک رو کمتر میکنه
این البته در مورد من صادقه که عذاب وجدان هزینه یا انرژی صرف شده برای کتاب بیشترین عامل ایجاد شکه واسم