این کتاب مجموعهٔ چند گفتار در مورد توسعه از استادان علوم انسانی ایران در سال ۱۳۹۶-۱۳۹۷ است. نام استادان همانی است که روی جلد نوشته شده است. متأسفانه نگاه سوگیرانه و روساختی در مطالب این نوشتهها موج میزند. غیر از دو مقاله از سعید لیلاز و عبدالعلی قوام که بیشتر بحث روی زمین کردند و هشدارهایی در مورد موانع توسعه دادند، بقیهٔ مطالب سرشار از شعارزدگی با سوگیری اصلاحطلبی عرفی است. به نظرم رسید اگر ایرادگیری از احمدینژاد و تشویق به تنشزدایی دورهٔ روحانی را از این استادان محترم بگیریم، حرفی برای گفتن دارند؟ و جالبتر آن که با این طرفداری از نگاه توسعهمدارانهٔ روحانی، چند ماه بعد از انتشار این کتاب منجر به آبان ۹۸ میشود (لیلاز خود از طرفداران تغییر قیمت سوخت بود و در صدا و سیما رسماً از این کار دفاع کرد).
متأسفانه حرفهای ابنالوقتی در این کتاب موج میزند. امید داشتم این کتاب مجموعهای از حرفهای عمیق از افراد با تفکرات مختلف باشد، اما پنداری چند استاد دور هم نشستهاند و هر کسی حرف آن یکی دیگر را تأیید کرده است و همین و بس.