این کتاب مجموعهٔ چند درسگفتار بههمپیوسته به علاوهٔ چند مصاحبهٔ مطبوعاتی و تلویزیونی از وحید یامینپور در مورد شهید آوینی و تفکرات اوست. کتاب خوبی است اما باید تأکید کنم که لزوماً این کتاب تبیین تفکرات شهید آوینی نیست. در بسیاری از جاها نویسنده نظر شخصیاش را آورده است که ممکن است قرابت فکری با آرای آوینی داشته باشد اما لزوماً اینهمانیای در میان نیست. مثلاً حرفهایی که یامینپور در مورد علم اسلامی میزند، فارغ از آن که منتقدان جدی حتی در بین منتقدین غرب دارد، بعید میدانم ربطی به نظرات آوینی داشته باشد. نحو نقد یامینپور از تجدد ایرانی نحوی از تف سربالاست مانند انتقاد به فضای دانشگاهی ایران که شهرستانی میآید تهران و آنجا ماندگار میشود و عواقب فرهنگی و اجتماعی آن (خود یامینپور اینگونه بوده است) یا برنامههای دیروقت تلویزیونی که مخالف زودخوابی و سحرخیزی فرهنگ اسلامی است (او مدتی مجری برنامهٔ جهانآرا بوده که اگر اشتباه نکنم آخر شب پخش میشده است). اگر بخواهم سرراست بگویم حرفهای یامینپور بیشتر به حرفهای آقای اصغر طاهرزاده شبیه است تا خود آوینی. قبلاً در مورد «توسعه و مبانی تمدن غرب» هم نوشتهام که به نظرم اگر آوینی الان زنده بود احتمالاً بخشهایی از نوشتههایش را حذف یا اصلاح میکرد اما تفکرات یامینپور و طاهرزاده از آن کتاب هم جلوتر (=رادیکالتر) است. آیا این تفاوت لزوماً معنای بدی دارد؟ خیر. اما به نظرم در این برههٔ حساس کنونی از نحوی تفکر آکواریومی رنج میبرد. تا آنجا که گاهی ناخودآگاه در ذهن خواننده غرب و امپریالیسم یک چیز میشوند (که نیستند).
در مجموع برای کسانی که به انقلاب اسلامی و مذهب علاقه دارند و میخواهند فشرده و سادهشدهٔ حرفهای منتقدین غرب را دریابند کتاب خوبی است اما هشدار که بسیاری از حرفهای کتاب بیش از حد سادهشده و گاهی سیاستزده است.
نکتهٔ آخر مصاحبهٔ یامینپور با زرشناس و دهنمکی است. حرفهای دهنمکی در آن مصاحبه به نظرم ربط زیادی به تفکرات آوینی ندارد و باز از سنخ کنش و گفتار ژورنالیستی دهنمکی است.