خورگی است دیگر. دست خودم نیست. هیچ وقت دست خودم نبوده. هر سفری رفتم، هر جایی از خرمشهر و قم و مشهد گرفته تا شیکاگو و بوستون و سانفرانسیسکو، اصلیترین کاری که کردهام سر زدن به کتابفروشیها بوده. این اواخر که شکر خدا دستم بیشتر از قبل به دهانم میرسیده، دیگر خون جلوی چشمم را گرفته و قفسهٔ کتاب قبلی را (که پولی بابتش نداده بودم) رها کردم و رفتم پی قفسهٔ بزرگتری (که این یکی را هم مفتی از چنگ یکی از دوستان درآوردم). تازگیها، این قفسه هم دارد جا کم میآورد. خلاصه، در سال ۲۰۱۷ عهد کردم خیلی زیاد کتاب بخوانم. صد جلدی شد. البته بعضیهایش کتاب کودک بود به خاطر پدرانگی. مثل «حسنی نگو یه دسته گل» که از آغاز تا انجامش به سه دقیقه هم نمیرسد. هشتاد و چند تا میماند که اکثراً میشد کتاب نامیدشان. خواستم چهارده تای برتر را، به تبرک عدد چهارده، معرفی کنم. شاید در این دورهٔ شبکههای اجتماعی که وبلاگها از کتابخانههای عمومی هم مهجورترند، کسی نگاهش بخورد و معرفیام تأثیری داشته باشد. یک توضیح اضافه آن که، بعضی از این کتابها را به زبان انگلیسی خواندهام. بعضیهایشان را میدانم که ترجمهٔ فارسی دارند و برخی دیگر را، مخصوصاً آنها که خیلی جدیدند، مطمئن نیستم. لذا نسخهای را که خودم خواندم معرفی میکنم. توضیح بیشتر از کتابها (از جمله ترجمهٔ فارسی) در گودریدز موجود است. باقی بقایتان.
چهارده
شاعر آینهها: بررسی سبک هندی و شعر بیدل، محمدرضا شفیعی کدکنی
باید اعتراف کنم که بیدل دهلوی را دیر شناختهام. بیدل را فارسیزبانهای غیرایرانی بیشتر از حافظ و سعدی دوست دارند. بدون توضیحات شفیعی کدکنی، خواندن بیدل دهلوی برای خوانندههای نوپایی چون من کاری است صعب. راستی، شنیدهام محمدکاظم کاظمی هم منتخب خوبی فراهم آورده است.
سیزده
سلاخخانهٔ شمارهٔ پنج، کورت ونهگات
Slaughterhouse-Five by Kurt Vonnegut Jr.
رمانی با جریان سیال خیال و طنز تلخ. در مورد جنایت امریکاست در شهر درسدن آلمان پس از جنگ جهانی دوم. راستی، درست است که همیشه تاریخ را فاتحان مینویسند ولی گاهی نویسندهها یادشان میرود.
دوازده
کمعمقها: اینترنت با مغزهای ما چه میکند؟، نیکلاس کار
The Shallows: What the Internet Is Doing to Our Brains? by Nicholas Carr
نامزد دریافت جایزهٔ پولیتزر و کتابی همهفهم در مورد اثرات اینترنت بر مغز انسان. در این کتاب نویسنده سعی کرده در مورد اثر غیرقابل اجتناب اینترنت بر فرآیندهای پردازشی مغز بررسیهای شبهعلمی انجام بدهد. نویسنده از آخرین پژوهشهای علمی در زمینهٔ علوم عصبی و شناختی استفاده کرده و الحق، خوب مطلب را ساده و قابل فهم تحویلمان داده. احتمالاً اگر این کتاب را بخوانید، تا مدتی از اینترنت دستبهعصا استفاده میکنید و بعدش یادش تو را فراموش.
یازده
بهترین شکل ممکن، مصطفی مستور
مستور رو آورده به پستمدرننویسی. در این کتاب چند داستان کوتاه به ظاهر بیربط ولی در عمق مربوط به هم را آورده و سؤالهای شبهفلسفی همیشگی خودش را در قالب داستان در توصیفاتش جا کرده. به نظرم پختهتر از کتابهای قبلی همین نویسنده است. راستی، کتاب «رساله دربارهٔ نادر فارابی»اش هم رمانی کوتاه و خواندنی است.
ده
عدالت: کار درست برای انجام دادن چیست؟
Justice: What's the Right Thing to Do? by Michael J. Sandel
مایکل سندل، استاد دانشگاه هاروارد، سخنرانیهایی داشته در مورد مفهوم عدالت. اصل این سخنرانیها، حتی با زیرنویس فارسی، در اینترنت پیدا میشود. کتاب بسیار ساده شده و با مثالهای ملموس در مورد این مسأله صحبت میکند که کار درست آنقدرها که ما فکر میکنیم ساده نیست. کتاب دیگری هست از همین نویسنده که بعد از این کتاب نوشته شده. آن کتاب خیلی سادهتر و البته با موضوع ملموستری است به اسم «پول چه چیزی را نمیتواند بخرد: محدودیتهای اخلاقی بازار» یا What Money Can't Buy: The Moral Limits of Markets. کتاب دومی با مثالهای ملموس در مورد تبعات تفکر لیبرال (و نئولیبرال) بر فرهنگ صحبت میکند.
نه
چگونه هایدگر بخوانیم، مارک وراثال
How To Read Heidegger by Mark A. Wrathall
بعد از خواندن «تفکر چیست»، خیلی هیجانزده شدم و اصلیترین کتاب هایدگر را برداشتم که بخوانم. راستش در همان اوایل راه متوجه شدم که هیچ نمیفهمم. این کتاب خیلی خوب از پس سادهسازی فلسفهٔ هایدگر برآمده. آهان راستی، یادم رفت بگویم که «تفکر چیست» هایدگر با اندکی تحمل خیلی خواندنی و زیباست.
هشت
همهٔ نورهایی که نمیبینیم، آنتونی دوئر
All the Light We Cannot See by Anthony Doerr
رمانی معاصر و روایتی جالب از زمان جنگ جهانی. با فصلهای کوتاه و روان در مورد دو نوجوان: یکی آلمانی و دیگری فرانسوی. این کتاب جایزهٔ پولیتزر در زمینهٔ رمان را برده و نامزد دریافت جایزهٔ کتاب سال آمریکا در زمینهٔ رمان شده.
هفت
سهره (پرندهٔ طلایی)، دونا تارت
The Goldfinch by Donna Tartt
رمانی که به سختی بشود روی زمین گذاشت. حداقل سه میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسیده. و البته جایزهٔ پولیتزر سال ۲۰۱۳ را هم از آن خود کرده. داستان پسری است که با مادرش در موزهٔ نیویورک بوده و همان موقع بمبگذاری میشود و مادرش را از دست میدهد. بعدش این پسر سر از جاهای مختلف درمیآورد البته همراه با نقاشی پرندهٔ طلایی که موقع بمبگذاری از موزه دزدیده است. نویسنده به شکل هنرمندانهای گذشتهٔ این نقاشی قرن هفدمی را با امروز نوجوان مقایسه کرده است.
شش
Homegoing by Yaa Gyasi
جزو ده کتاب اول ۲۰۱۶ از دید مجلهٔ تایمز. رماننویس اهل غناست و بزرگشدهٔ امریکا. اول رمان با ترسیم واقعی یک شجرهنامه آغاز میشود. دو خواهر غنایی در قرن هجدهم که خبر ندارند خواهر همند. هر فصل یک نسل جلو میرود و بچهٔ یکی از خواهرها داستان زندگیاش گفته میشود تا میرسد به امروز. کنکاشی هنرمندانه و با ایجاز از مصائب نژادپرستی.
پنج
Freedom by Jonathan Franzen
این کتاب در فهرست رمانهای مهم تاریخ امریکا قرار گرفته. جاناتان فرانزن معروف است به نمایش واقعی خانواده در امریکا. پس انتظار نداشته باشید با رمان امیدوارکنندهای طرف باشید. همینی که هست. انتظار نداشته باشید در دبیرستانهای مختلط آمریکا، زلال احکام بین دانشجوها رد و بدل شود. راستی دو کتاب خواندنی دیگر هم دارد: Purity و The corrections. آخری کتاب سال امریکا را برده.
چهار
پاییز فصل آخر سال است، نسیم مرعشی
نسیم مرعشی در اولین رمانش، که از قضا جایزهٔ جلال آل احمد را برده، به بررسی دغدغههای نسل امروز و آرمانشهرشان یعنی زندگی در غرب میپردازد. داستان از زاویهٔ دید سه دختر جوان گفته میشود. نثری روان و زیبا. البته با برداشتهای مضمونی نویسنده لزوماً موافق نیستم.
سه
صلح امام حسن پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ، شیخ راضی آل یاسین، ترجمه سید علی خامنهای
کتاب جامعی است و تا حدی به درد امروزمان میخورد. قلم مترجم خیلی سلیس است؛ انگار نه انگار مترجمش آخوند است.
دو
Never Let Me Go by Kazuo Ishiguro
معروفترین کتاب از برندهٔ امسال جایزهٔ نوبل. ضدآرمانشهری توصیف میشود که اخطاری است در مورد علمزدگی بشر. بسیار خواندنی و پر از احساسات.
یک
Sing, Unburied, Sing by Jesmyn Ward
برندهٔ جایزهٔ سال رمان آمریکا در سال ۲۰۱۷. نویسندهاش تنها زنی است که توانسته دو بار جایزهٔ کتاب سال رمان آمریکا را بگیرد. خودش سیاهپوست است و لب مطلب این که نژادپرستی در جان و دل فرهنگ آمریکا ریشه دوانده. اواخر داستان فوقالعاده است. داستان از زاویهٔ دید سه نفر روایت میشود: جوجو (۱۳ ساله)، لئونی (مادر جوجو) و ریچی (روح سرگردان ۱۳ ساله که زندهزنده سلاخی شده بود).
موفق و موید باشید