از این همه بودن
بیتو بودن
بی تو در نبودن
از این همه نبودن
بدم میآید
مرا با خود در هر بود و نبودی ببــر
نگذار
سرنوشتم را بادها رقم بزنند
۱۹ اریبهشت ۱۳۸۶
از این همه بودن
بیتو بودن
بی تو در نبودن
از این همه نبودن
بدم میآید
مرا با خود در هر بود و نبودی ببــر
نگذار
سرنوشتم را بادها رقم بزنند
۱۹ اریبهشت ۱۳۸۶
تمام هستیام را پیش رویت گذاشتهام
و میخواهم چیزی شبیه تو شوم
به کلمات مینگرم
و کلمات را با سوی تو همسو میکنم
و هر چه بیشتر دوست میدارمت را تکرار میکنم
کمکم کن
مگذار در این بیخودیها
بی تو شوم
و تو را گم کنم
نگریستن به تو را میخواهم نه دیدنت را ...
میخواهم تو را
سجده سجده ببوسم
و تکبیرت را با غرور
اقامه شوم
مرا کمک کن
ای راهنمای راهگمکردههای راهجو
۱۹ اریبهشت ۱۳۸۶