این جاده بی‌تو عقب‌گرد می‌شود

خورشید بی‌تو بسی سرد می‌شود

 

دنبال مرد در این کوچه‌ها شدم

مردانگی‌ست که هی طرد می‌شود

 

در کوچه بوی تو گم شد، نیامدی

خون مثلِ یک سگ ولگرد می‌شود

 

مردان شهر همه ته کشیده‌اند

آه این زمانه چه نامرد می‌شود

 

این جاده‌های نرفته وَ انتظار

این جا، تمامِ دلم درد می‌شود

 

باید که راه عقب‌مانده را دوید

باید گذشت وَ طی کرد! می‌شود

 

شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۶

روستای کلاک- کلاردشت

 

*********

راستی مطلب زیر را حتما بخوانید:

 لهجه فارسی افغانستان در ‌چهارخانه 

 

در ضمن یک بنده خدایی این مطلب را خواند و حالا شد این( این را هم اگر بخوانید بد نمیشود):

عذرخواهی دیرهنگام یک ایرانی از ملت بافرهنگ افغانستان